تفال
آخر به چه گویم هست از خود خبرم چون نیست
وز بهر چه گویم نسیت با وی نظرم چون هست
شمع دل دمسازم بنشت چو او برخاست
واففان ز نظر بازان برخاست چواو بنشت
+ نوشته شده در شنبه نوزدهم اردیبهشت ۱۳۸۸ ساعت 7:14 توسط مسعود
|
نوشتههای پیشین
- شهریور ۱۳۹۲
- مرداد ۱۳۹۲
- تیر ۱۳۹۲
- خرداد ۱۳۹۲
- اردیبهشت ۱۳۹۲
- فروردین ۱۳۹۲
- اسفند ۱۳۹۱
- بهمن ۱۳۹۱
- دی ۱۳۹۱
- آذر ۱۳۹۱
- آبان ۱۳۹۱
- مهر ۱۳۹۱
- شهریور ۱۳۹۱
- مرداد ۱۳۹۱
- تیر ۱۳۹۱
- خرداد ۱۳۹۱
- فروردین ۱۳۹۰
- اسفند ۱۳۸۹
- بهمن ۱۳۸۹
- آبان ۱۳۸۹
- شهریور ۱۳۸۹
- مرداد ۱۳۸۹
- تیر ۱۳۸۹
- اسفند ۱۳۸۸
- بهمن ۱۳۸۸
- دی ۱۳۸۸
- مهر ۱۳۸۸
- شهریور ۱۳۸۸
- مرداد ۱۳۸۸
- تیر ۱۳۸۸
- خرداد ۱۳۸۸
- اردیبهشت ۱۳۸۸
- فروردین ۱۳۸۸
- اسفند ۱۳۸۷
آرشیو موضوعی
پیوندها
- دنیای صفر و یک
- آخرین برگ
- rap
- صندوقچه
- همیشه
- حل مشکلات کامپیوتری
- شب زده
- نغمه عاشقی
- :.:.عاشقش بودم.:.:
- .هرگز نمیشه فراموشت کرد
- ...در تنهاییم تنهام گذاشت...
- ساقی گور
- RG khoshkelak
- اولین نیستم اما بهترینم
- کلبه ی تنهایی
- خاطرات ما
- شلوغ پلوغ
- ღღღMasoud & javadღღღ
- مرگ یا عشق؟
- خلقت معشوق
- وب گرد عاشق
- در حسرت دیدار
- ×× تکانه ××
- عاشقانه ها
- کلبه تنهایی
- نگاه خاموش
- صدای مشاور
- هستی(اوای دل)
- خون نوشته های یک ذهن تهی
- دختر تنها
- ایران باستان
- رویا
- باغ باران خورده
- زندگی جاریست
- خوشبختی در 60 ثانیه
- gf divooneh
- عشقولانه
- سما
- ×××من و تو×××
- با تنهاییم گریه میکنم
- دختری از جنس باران
- Ӝ̵̨̄Ʒﺳـــــــــــــﺎﺭﺍ ﻭ ﺣﺮﻓﺎﺵ
- بدانید
- روزهای بی خاطره
- بانویی با طعم عشق
- ...من، تنها تو را دارم
- زندگی ضرب زمین در ضربان دل ماست
- دنیای خاطرات من قرعه شده به نام تو...
- کلبه ی باران
- خط خطی های من
- کلید دلت را بچرخان
- دنیام بــــــــــــــــــــودی ولی...