سال نو مبارک

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

      

عید مبارک

سلام

 بوی باران ، بوی سبزه ، بوی خاک

شاخه های شسته ، باران خورده ، پاک

آسمان ابری و ابر سپید

عطر نرگس ، رقص باد

نغمه شوق پرستوهای شاد

خلوت گرم کبوترهای مست

نرم نرمک میرسد اینک بهار

خوش به حال روزگار

ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم

ای دریغ از من اگر مستم نسازد  آفتاب

ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار

 

پیامک

آسمون به ماه میگه: عشق یعنی چه؟

ماه میگه:یعنی بودن در آغوش تو

ماه میگه:تو بگو عشق یعنی چه؟

آسمون میگه:انتظار دیدین تو.

زندگی مجذور آیینه است،زندگی گل به توان ابدیت است،زندگی ضرب زمین در ضربان دل ما،زندگی هندسه ساده و یکسان نفس هاست.

هر از گاهی توقف ،فرصت خوبی است برای دیدن مسیر طی شده و نگریستن به راه پیش رو،گاهی برای رسیدن باید ایستاد.

جملاتی از بزرگان2

چه قدر شما را بدانند و چه ندانند شما هميشه موجودي با ارزش بوده ايد , هستيد و خواهيد بود. اين يك وعده نيست , اين بزرگترين حقيقتهاست.(مسعود لعلي)

هستي تو را اينگونه كه هستي مي خواهد. از اين رو همين هستي كه هستي . هستي اينگونه كه هستي به تو نياز دارد وگرنه كس ديگري را بوجود مي آورد نه تو را . بنابراين " خود نبودن" غير مذهبي ترين كار ماست.(اوشو)

سرمايه هر دلي حرفهايي است كه براي نگفتن دارد.( شريعتي)

 بزرگي در احترام داشتن نيست, بلكه در شايستگي احترام است.(ارسطو)


بازسازی دنیا!

 
پدر روزنامه مي خواند .اما پسر كوچكش مدام مزاحمش مي شد.حوصله ي پدر سر رفت و صفحه اي از روزنامه را-كه نقشه ي جهان را نمايش مي داد- جدا و قطعه قطعه كرد و به پسرش داد.

-"بيا ! كاري برايت دارم . يك نقشه ي دنيا به تو مي دهم .ببينم مي تواني آن را دقيقا همان طور كه هست بچيني ؟"

و دوباره سراغ روزنامه اش رفت.مي دانست پسرش تمام روز گرفتار اين كار است.اما يك ربع ساعت بعد پسرك با نقشه ي كامل برگشت.

پدر با تعجب پرسيد:"مادرت به تو جغرافي ياد داده؟"

پسرجواب داد:"جغرافي ديگر چيست؟"

پسر گفت:" اتفاقا پشت همين صفحه تصويري از يك آدم بود .وقتي توانستم آن آدم را دوباره بسازم دنيا را هم دوباره ساختم."

 



 

چند تا پیامک

خودت را از کسی پس نگیر شاید این تنها چیزی باشد که او دارد

 

بی خبر از همدیگر آسودن چه سود.
بر مزار مردگان خویش نالیدن چه سود
زنده را باید به فریادش رسید
ورنه بر سنگ مزارش آب پاشیدن چه سود

قلب ها دریچه ی نفوذند و صادقانه نفوذ کردن پایدارترین مهمانی است

 

پیروزی آن نیست که هرگز زمین نخوری، آنست که بعد از هر زمین خوردنی برخیزی” .

 

 

چند بیت شعر

راز دل بر تو گشودم ، گفته ام را نشنیدی

همه در فکر تو بودم ، غم دل را تو ندیدی

نامرادم اگر از وصل تو ای ماه لقا

لب زهم من نگشودم ، لب خشکم تو ندیدی

اشک من بر دل تو هیچ ندارد اثری

اشک از دیده بریدم ، اشک چشمی تو ندیدی

عشق آمد که دهد باد همه بود و نبودم

شب ز هجر تو نسودم ، تو که نازم نکشیدی

آه من کرد اثر در تو نمیدانم من

دل ز تو من نر بودم ، عشق دل را تو ندیدی

هوس چشم تو دارد ز تمنا لب من

گر به چشمان تو سودم ، حسرت دل تو ندیدی

لب لعل تو ز غیر و هوسش قسمت من

چشم شهلای تو از آن دگر ، زهر حسرت نچشیدی

وین همه گفتن و بی حاصلی از گفت و شنود

بهرتو هرچه بکردم ، تو به هیچ گفته من را نشنیدی

بهاریه

"... من می دانستم.
نامزد نوروز تمام سال را به انتظار نوروز می نشيند، می گويد چه کار کنم، چه کار نکنم؟ می گويد يک شال گردن سبز برای نوروز می بافم که وقتی آمد بهش بدهم. اما موقع سال تحويل خوابش می برد. نوروز از راه می رسد، همه جا را سبز می کند و می رود. نامزدش از خواب بيدار می شود می بيند که نوروز آمده و رفته. می گويد ای وای چه خاکی به سرم شد! تا سه روز از غصه گريه می کند، روز سوم، اگر خودش را بيندازد توی آتش، آن سال هوا آفتابی و گرم است. اگر خودش را به خاک بيندازد، آن سال باد و خاک می آيد، و اگر خودش را پرت کند توی دريا، سال بارانی و خوبی در پيش است..."

جملاتی از بزرگان

چه ديگران قدر شما را بدانند و چه ندانند شما هميشه بعنوان موجودي با ارزش بوده ايد, هستيد و خواهيد بود. اين يك وعده نيست , اين بزرگتريتن حقيقتهاست.( مسعود لعلي)

ما سه چهارم از اصالت وجودي خود را به قيمت شبيه شدن به ديگران از دست مي دهيم.(آرتور اسكوفنر)

ترس همچون چوبي لاي چرخ زندگي است.(دنيس ويتلي)

تامل

رام كنندگان حيوانات سيرك براي مطيع كردن فيلها از ترفند ساده اي استفاده مي كنند.زماني كه حيوان هنوز بچه است، يكي از پاهاي او را به تنه درختي مي بندند. حيوان جوان هر چه تلاش مي كند نمي تواند خود را از بند خلاص كند اندك اندك اي عقيده كه تنه درخت خيلي قوي تر از اوست در فكرش شكل مي گيرد.وقتي حيوان بالغ و نيرومند شد ،كافي است شخصي نخي را به دور پاي فيل ببندد و سر ديگرش را به شاخه اي گره بزند. فيل براي رها كردن خود تلاشي نخواهد كرد

پاي ما نيز ، همچون فيلها،اغلب با رشته هاي ضعيف و شكننده اي بسته شده است ، اما از آنجا كه از بچگي قدرت تنه درخت را باور كرده ايم، به خود جرات تلاش كردن نمي دهيم،

غافل از اينكه براي به دست آوردن آزادي ، يك عمل جسورانه كافيست