متن ترانه گل و خار شکوهی
کلا با شعرهای شکوهی حال میکنم
گل به خار گفت که چرا نمیشی از من ، تو جدا؟؟!
برو میخوام تنها باشم… تو خیلی زشتی به خدا…!!
یه صبح سرد خیلی زود… بوته خار اونجا نبود
با همه عشقی که داشت… با دلی که شکسته بود
چشمای گل یه وقتی دید که دستی اونو از شاخه چید
نگاه گل هر جا که گشت… بوته خاری رو ندید…!!
چی شد، چرا این راه به سراب است …؟؟!!
واقعا تکس های خوبی داره
این یکی از اوناستیه روز یکی دید گل رو، خواست بچینه تاج سر و
تیزی تیغ ها رو که دید… عقلش بهش گفت که نروگل به خار گفت که چرا نمیشی از من ، تو جدا؟؟!
برو میخوام تنها باشم… تو خیلی زشتی به خدا…!!
یه صبح سرد خیلی زود… بوته خار اونجا نبود
با همه عشقی که داشت… با دلی که شکسته بود
چشمای گل یه وقتی دید که دستی اونو از شاخه چید
نگاه گل هر جا که گشت… بوته خاری رو ندید…!!
چی شد، چرا این راه به سراب است …؟؟!!
این همه، خام و سست و خراب است …!!!؟
+ نوشته شده در سه شنبه هفتم خرداد ۱۳۹۲ ساعت 10:7 توسط مسعود
|