من وامتحانات
این ترم امتحان آمار و احتمال 1 داشتم
رفتم سرجلسه امتحان بعد سوالات تستی نوبت سوالات تشریحی رسیده
برگه تشریحی رو دادن میگم خوب مراقب عزیز نمیخوای برگه چکنویس چیزی بدی؟
میگه به من چیزی ندادن. میگم خوب مراقب محترم من رو چی بنویسم میگم نمیدونم.میگم خوب برو بپرس میگه وقتی ندادن خوب لازم نبود دیگه. خلاصه بالاخره راضی شد بره
بعد وقتی تموم شد امتحانم 1 برگه تشریحی که جواب ها رو نوشته بودم بهش دادم
گفت وایستا. یه برگه دیگه داد گفت هرکس دوتا برگه داره واسه جواب
گفتم خوب من تو یکیش نوشتم . گفت نه باید تو اینم اسمت رو بنویسی. توبرگه سفید نوشتم اسمم رو
بعد خط زده دو طرفش رو میگم چکار میکنی
میگه میخوام کسی توش ننویسه میگم خوب پس چرا به من گفتی اسم بنویسم. تا وقتی ننوشته ام که تصحیح نمیشه که بخواد کسی توش بنویسه. همون جا برای شفای همه مریض ها دعا کردم
2
من 3شنبه امتحان انالیز عددی داشتم(بجون خودم رشته ام ریاضی نیست اما این ترم و ترم بعد کلی واحد ریاضی دارم) ساعت 2 امتحان داشتم .گفتم اشکال نداره میرم شرکت میخونم اما امان از روزی که نیت کاری رو بکنی زمین و زمان، دست به دست هم میدن تا اون کار نشه. از صبح که رفتم یه دقه پای جزوه بودم یه دق داشتم سیستم ها رو درست میکردم.یکی سیستمش قاطی کرده بود اون یکی شبکه اش سیستمش قطع بود تازه در کنار اینا کارای خودمم بود و البته درس و جزوه رو میزم :)
خلاصه این که ساعت 13 اون روز تازه بنده اماده میشدم برم پای امتحانی که ساعت 14 قرار برگزار بشه
اما خداییش امتحان خوب بودش
پ.ن: نمیدونم واسه شمام همینطور یا نه. ولی واسه من بهترین خواب اونی که بعد از تموم شدن امتحانات میکنم. واقعا میچسبه بهم
پ.ن: این پست تکمیل میشود